اولین جلسه کلاس بود که گفت: «از مباحث کلاس یادداشت بردارید» و از تجربهخودش گفت که سالهای اول تدریس را با جزوههای زمان دانشجویاش آغاز کرده بود و من، از جمله شاگردانی بودم که کلمهای از حرفهای استاد را نانوشته رها نمیکردند.
... خیلی زود لازم شد که به جزوههای کلاسی او مراجعه کنیم، نه تنها آن جزوهها به کار آمد، بلکه منش و رفتار او نیز الگوی کسانی شد که مریدانه پای صحبت او نشسته و شاگردی کرده بودند.دکتر معتمدنژاد، همیشه بیدریغ بوده است. در مقابل او، سؤالی بیپاسخ و درخواستی به زمین نمیماند. با حافظه عجیبی که دارد، بهترین راهنمای دانشجویان است، گویا همه ادبیات رشته علوم ارتباطات در یک تابلو پیش چشم او ترسیم شده است.
... و چه خوشبختیم ما دانشآموختگان علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی که افتخار شاگردی او و افتخار داشتن «ابرالگویی» چون او را داشتهایم.
... و من افتخار میکنم که دکتر معتمدنژاد، استاد راهنمای من بوده است؛ استاد راهنما به معنی واقعی کلمه.
*عضو هیات علمی گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی